کد مطلب:235255 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:237

ولادت و شرح حال مادر امام
علی بن موسی الرضا علیه السلام در روز جمعه یازدهم ذی قعده سال 148 هجری متولد شد و در روز آخر ماه صفر سال 203 ه ق در سن پنجاه و پنج سالگی در سناباد توس به شهادت رسید.

جشن میلاد و مراسم سوگواری وی در روز شهادتش هر سال در استان خراسان و دیگر استانها برگزار می شود.

در پنج سالگی جد بزرگوارش، امام جعفر صادق علیه السلام، و در سی و چهار سالگی پدر ارجمندش، موسی بن جعفر علیه السلام، به شهادت رسیدند و مدت امامت آن سرور هم بیست سال به طول انجامید، لقبش رضا و كنیه ی آن حضرت ابوالحسن و نامش علی بود و مادرش هم تكتم. [1] .

علی بن میثم گوید: «حمیده مادر موسی بن جعفر علیه السلام كه از زنان عجم بود، كنیزی به نام تكتم داشت كه از نظر دین و عقل و عظمت مقام، كمتر زنی به پایه او می رسید و چنان احترام حمیده را نگه می داشت كه از روز خریداری تا وقتی كه در خدمت آن بی بی بود به احترام او، هرگز در مقابلش نمی نشست.

حضرت رضا علیه السلام چون پسری فربه بود و كمال خلقت را داشت، شیر، زیاد می خورد از این رو مادرش در جستجوی زنی شیرده شد. پرسیدند: «مگر كم شیری؟!»

فرمود: كم شیر نیستم؛ ولی دعا و نمازهای مخصوصی در شبانه روز می خوانم



[ صفحه 8]



كه از روز میلاد این فرزند كاملا نمی توانم انجام دهم. [2] در عیون اخبار الرضا از هشام بن احمد نقل می كند: روزی موسی بن جعفر علیه السلام به من فرمود: «خبر داری از اهالی مغرب كسی آمده باشد؟»

گفتم: نیامده است. فرمود: «چرا یك نفر آمده است؛ با هم پیش او باید رفت. پیش آن مرد رفتیم. دیدیم. برده فروشی است كه چند كنیز در اختیار اوست. موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: «كنیزان خود را بیاور. او نه كنیز آورد.» فرمود: «هیچ یك از اینها را نمی خواهم اگر كنیزان دیگری داری، بیاور.» آن مرد گفت: كنیز دیگری جز یك كنیز مریض ندارم. فرمود: «چرا او را نمی آوری؟» آن مرد باز از آوردنش امتناع كرد.

موسی بن جعفر علیه السلام بازگشت و روز دیگر مرا نزد او فرستاد و فرمود: «بپرس آن كنیز را به چه مبلغ می خواهد بفروشد؟ هر مبلغی كه خواست به او بده.» مراجعه كردم و گفتم آن كنیز را به چه مبلغ می فروشی؟

او در جواب گفت: «از فلان مبلغ كمتر نمی فروشم. من نیز به همان مبلغ خریدم. سپس پرسید: شخصی كه دیروز همراهش بودی، كه بود؟ گفتم: مردی از بنی هاشم بود. پرسید: از كدام تیره ی [3] بنی هاشم؟

در جواب گفتم: بیش از این نمی توانم توضیح بدهم. گفت: «می خواهم داستانی از این كنیز برایت نقل كنم؛ من او را از دورترین نقطه ی مغرب خریدم به محض اینكه زنی از اهل كتاب چشمش به این كنیز افتاد، پس از دقتی تمام گفت: این كنیز كیست كه به دست آورده ای؟ جواب دادم: كنیزی است كه برای خود خریده ام. گفت: چنین كنیزی شایسته نیست كه نزد تو باشد بلكه باید در اختیار بهترین شخصیت روی زمین قرار گیرد تا پس از مدت كوتاهی از آن شخص،



[ صفحه 9]



فرزندی به وجود آید كه شرق و غرب عالم به امامتش ایمان آورند.

هشام بن احمد گفت، «آن كنیز را به خدمت آن حضرت بردم» پس از مدت كوتاهی علی بن موسی الرضا علیه السلام از او متولد شد. [4] .

پدر علی بن میثم گفت: مادرم نقل كرده است كه از نجمه مادر حضرت رضا علیه السلام شنیدم كه گفت: «وقتی به فرزندم علی حامله شدم، سنگینی بارداری را احساس نمی كردم و در خواب، صدای تسبیح و تهلیل و تمجید می شنیدم. و گاهی هم وحشت زده بیدار می شدم و صدایی نمی شنیدم.

وقتی متولد شد، دست بر زمین نهاد و سر به سوی آسمان كرد و لبهای خود را حركت می داد. مثل اینكه سخن می گفت؛ در این حال پدرش موسی بن جعفر علیه السلام نزدش آمده گفت؛ «ای نجمه! این موهبت پروردگار گوارایت باد! من او را با پارچه ای سفید پوشانیده و در آغوش پدرش نهادم: بلافاصله آن حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت؛ سپس آب فرات خواست و كامش را با آب فرات برداشت و به من برگرداند و فرمود: «این فرزند را بگیر كه حجت خدا در روی زمین است.» [5] .


[1] نام مادر آن جناب به اختلاف نقل شده از قبيل: طاهره، سمان، سكن، سكينه (در جنات الخلود اين نام را هم نوشته است)، نجمه و آخرين نامش تكتم بوده است.

[2] ص 5، جزء 49 بحار....

[3] دودمان، خاندان، طايفه، دسته اي از مردم كه از يك نژاد يا قبيله باشند.

[4] ص 7، جزء 49 بحار....

[5] ص 20، عيون اخبار الرضا، ج 1.